مفاهیم کلیدی در اتوماسیون بازاریابی
درست است که ابعاد مختلفی از بازاریابی و توسعهی تجارت در اتوماسیون بازاریابی استفاده میشوند، اما درنهایت تمام این فرایندها بر روی چند مفهوم اصلی استوارند:
درست است که ابعاد مختلفی از بازاریابی و توسعهی تجارت در اتوماسیون بازاریابی استفاده میشوند، اما درنهایت تمام این فرایندها بر روی چند مفهوم اصلی استوارند:
اگر بگوییم اتوماسیون بازاریابی سخت و پیچیده است، اغراق نکردهایم. در نگاه اول، اتوماسیون بازاریابی بسیار ساده و راحت به نظر میآید، اما وقتی عمیقتر به آن نگاه میکنیم، حتی اگر در کارهای روزانه با آن سروکار داشته باشیم، غافلگیرکننده است.
اتوماسیون بازاریابی در صورت استفادهی صحیح، برای بازاریابان و کسبوکارها بسیار مفید خواهد بود و باعث میشود تا با راندمان بالا به اهداف فروش خود برسند. با این حال، ابهامات زیادی دراینباره وجود دارد که واقعاً اتوماسیون بازاریابی چیست؟ با ما همراه باشید تا در این مقاله توضیح دهیم اتوماسیون بازاریابی چیست و چگونه میتواند در تجارت کاربردی باشد.
اولین اصل طراحی وب سایت ، ساختار وب سایت است. ساختار طراحی وب سایت باید با دقت تعریف شود تا نهایتا راهبری کاربر پسند، ظاهری شکیل و ارتباطی موثر با مخاطب را ایجاد کند. برای دستیابی به ساختاری کارآمد و سنجیده در وب سایت خود، از راهکارهای زیر استفاده کنید:
در مطلب “اصول اولیه طراحی وب سایت موفق و کارآمد“، یکی از اولین اصول طراحی وب سایت را بررسی کردیم و گفتیم ساختار وب سایت یکی از مهم ترین اصل های یک طراحی سایت موفق است.
در مقاله گذشته خاطر نشان کردیم که از جمله مواردی که باید در ساختار وب سایت به آن توجه کرد عبارتند از: پوزیشن یا موقعیت مکانی تمامی المان ها، رنگ، اندازه و عناصر طراحی.
حال در این مقاله قصد داریم اصول دیگری از اصول اولیه طراحی سایت را خدمت شما بیان کنیم.
سرویس Google+ یا همان شبکه اجتماعی رسمی گوگل، یکی از سرویسهایی است که چند وقتی است رشد زیادی داشته است. گوگل پلاس نه تنها یک شبکه اجتماعی است بلکه راهی برای رتبهبندی موتور جستجوی گوگل نیز است. مدیران وب سایت و کسب و کارهای بزرگ به این فکر میکنند کهگوگل پلاس میتواند نقطه عطف مهم و بزرگی در زمینه دیجیتال مارکتینگ باشد. با این فرض، سرویس گوگل پلاس به کسب و کارهای ها کمک میکند تا آنها را در زمینه سئو و رتبههای جستجو موفقتر کند.
سئو یا Search Engine Optimization (بهینهسازی موتور جستجو) به اختصار یعنی انجام یک سری فعالیتها روی سایت برای بهبود رتبه کلمات کلیدی و ارتقای رتبه سایت در موتورهای جستجو.
بازاریابی محتوا هم در سادهترین شکل یعنی بازاریابی به وسیله محتوا.
بااینکه ظاهر قضیه ساده نشان می دهد ولی خیلی از افراد و حتی بسیاری از کسانی که با مقوله سئو و طراحی سایت و مانند آن سرو کار دارند، دقیقاً نمیدانند بین سئو و بازاریابی محتوا چه رابطهای برقرار است. اصلاً رابطهای دارند؟!
همچنین آنها پاسخ به این سؤالات را نمیدانند:
1. آیا سئو و بازاریابی محتوا با یکدیگر همکارند یا دشمن و متضاد هم به شمار میروند؟
2. آیا وقت گذاشتن برای یکی، ما را از توجه به دیگری بازمیدارد؟ یا برعکس، توجه به یکی، تقویت دیگری را به دنبال دارد؟
3. مرز میان سئو و بازاریابی محتوا چیست و چگونه میتوان آن را درک کرد؟
پاسخ این است: SEO و Content Marketing (بازاریابی محتوا) در کنار هم، کاملکننده هم و دوست یکدیگرند.
اما شاید بپرسید چرا؟
برخلاف تصور عدهای که گمان میکنند سئو و بازاریابی محتوا جدا از هم و کاملاً متفاوت و متمایز از یکدیگرند ، این دو درهمتنیدهاند. سئو و بازاریابی محتوا به مقدار زیادی باهم همپوشانی دارند.
البته میان سئو و بازاریابی محتوا تفاوتهایی هم وجود دارد و بهعبارتدیگر این دو را میتوان از هم متفاوت دانست – و واقعیت هم همین است - ولی از این سخن نمیتوان چنین نتیجه گرفت که این دو باهم در تعارض و دشمنی هستند!
بهعنوانمثال، سئو محدود و فنیتر ولی بازاریابی محتوا گسترده و جامعتر است.
رابطه بین سئو و بازاریابی محتوا را از یک منظر دیگر هم میشود نگاه کرد: سئو تقاضا میآفریند و بازاریابی محتوا به این تقاضاها پاسخ میگوید. واضح است که سئو بدون محتوا معنایی ندارد.
شما به واژهها، کلمات کلیدی، مقالات، عکس و فیلم و ... نیاز دارید تا بتوانید حرفی از سئو به میان آورید. به قول یک کارشناس، سئو یعنی کلمات کلیدی، و بازاریابی محتوا یعنی استفاده از این کلمات کلیدی.
کلمات کلیدی، تحقیق در مورد آنها، بهینهسازی آنها و ردگیری این کلمات طلایی، سئو را تشکیل میدهد. حال پاسخ به این سؤال که «چگونه میتوان از این کلمات کلیدی استفاده کرد؟» میشود بازاریابی محتوا.
تنها راه برای استفاده از کلمات کلیدی این است که شما آنها را بهصورت استراتژیک در محتوای خود بهکارگیرید.
البته اگر دقیقتر نگاه کنیم، درمییابیم که سئو چیزی بیش از تولید محتوا، وبلاگ نویسی و کلمات کلیدی است. سئو یعنی بهینهسازی robots.txt، بهینهسازی متادادهها، استفاده از تگهای مناسب و یک سری مسائل فنی ازایندست. این بهینهسازیهای فنی، کار را برای بازاریابی محتوا آسان میسازد. یعنی این بهبودها در خدمت ترویج مطالب و محتواهای سایت است و بهبود تجربه کاربر را به دنبال دارد. به همین خاطر است که بازهم تأکید میکنم ارتباط میان سئو و بازاریابی محتوا ناگسستنی است.
1. چرا شما میخواهید برای سایتتان یک sitemap زیبا طراحی کنید؟
برای اینکه کاربران بهراحتی بتوانند محتواهای موردنظرشان را پیدا کنند.
2. چرا قصد دارید robots.txt را بهینه کنید؟
چون جستجوگرهای اینترنتی بتوانند بهتر در سایت شما بخزند و مطالب را ایندکس کنند.
3. چرا میخواهید از تگهای مناسب در جای مناسب استفاده کنید؟
برای اینکه بتوان محتوای سایت را به زیبایی مرتب کرد.
خوب همانطور که مشاهده میکنید واقعاً نمیتوان مرز دقیقی میان SEO و Content Marketing ( بازاریابی محتوا) ترسیم کرد.
اصولاً گوگل محتواهای جدید را دوست دارد، هر کس که با سئو سروکاری دارد، میداند محتواهای جدید بهسرعت ایندکس میشود و در صفحه پاسخ جستجوگرها رتبه بالایی نسبت به محتواهای قدیمی و کمارزشتر، پیدا میکند. یک سئوی خوب یعنی بیرون دادن منظم و سازمانیافته محتوا. بیرون دادن منظم و سازمانیافته محتوا هم یعنی اینکه شما در حال بازاریابی محتوا هستید، و این کار را بهخوبی انجام میدهید.
بازاریابی محتوا یک فعل معلوم است با یک عملِ در حال انجام؛ یعنی اینطور نیست که شما یکبار آن را انجام دهید و دیگر تمام شود، بلکه فرایندی ادامهدار است و استمرار مییابد. بازاریابی محتوا و سئو دو بال یک پرندهاند.
وبمسترها، صاحبان صنایع و مدیران کسبوکارها برای موفقیت در این زمینه، هم باید به سئو توجه نشان دهند و هم با فوتوفنهای بازاریابی محتوابهخوبی آشنا باشند.
منبع :مدیروب
آیا فکر میکنید مصاحبه کردن با بزرگان یک عرصه تنها مخصوص به رسانههای بزرگ و غول پیکر است؟ اگر اینگونه میاندیشید باید به شما گفت که سخت در اشتباهید. بسیاری از افراد سرشناس در صنایع مختلف هنگامی که شما از آنها تقاضای مصاحبه کنید از شما استقبال خواهند کرد. شما میتوانید با این افراد مصاحبه کرده و متن مصاحبه را در سایت خود قرار دهید. این کار نه تنها باعث میشود که به دلیل سرشناس بودن فرد مصاحبه شونده، ترافیک زیادی به سایت شما سرازیر شود، بلکه این احتمال وجود دارد که آن فرد نیز متن مصاحبه را در شبکههای اجتماعی خود به اشتراک بگذارد.
.
شغل یک بازاریاب دیجیتال همانند یک ارکستر است، ابزارهای بسیار کارآ، رقبای بسیار قَدَر و مخاطبان بسیار بزرگی وجود دارند و توانایی استفاده از مهارتهای مختلف است که موفقیت یک بازاریاب دیجیتال را در بازاریابی دیجیتال رقم میزنند.
بازاریابی دیجیتال درک پارادایمهای جدید وب و نحوهی ارتباط با آنهاست. یک بازاریاب دیجیتال موفق میداند که کدام یک از کانالهای رسانههای اجتماعی برای استفاده مناسبتر است، در فیسبوک، توییتر و اینستاگرام از چه تاکتیکهایی باید استفاده کند، در بازاریابی ایمیلی اولویت چیست و بازاریابی محتوا چگونه در بهینهسازی موتورهای جستجو کمک میکند.
این سوالات بسیار پیچیده هستند و ماهها طول میکشد تا یک بازاریاب با بررسی پروژهی مورد نظر راهکارهای مناسب را انتخاب کند.
رالف والدو امرسون، فیلسوف و نویسندهی آمریکایی معتقد است، اولین سوالی که باید از یک نابغه یا کسی که کار متفاوتی انجام داده است، پرسید اینست که چه کتابهایی میخوانی؟ برای کسانی که در حوزهی کسب وکار فعالیت دارند، باید پرسید چه کتاب های بازاریابی یا کسب وکار میخوانی؟
این موضوع باعث شده است که ما به دنبال بهترین کتاب های بازاریابی در سال ۲۰۱۷ باشیم و آنها را به شما معرفی کنیم. این کتابها در طی سالهای مختلف نوشته شدهاند، اما دارای مفاهیم جدید و متفاوتی نسبت به بسیاری از کتابهایی دارند که تا به حال مشاهده کردهایم.